یک تقسیم بر صفر میشود بینهایت، البته در ریاضیات فقط
و
من یک “تو”ی ناخالصم با ضریب همگنی بینهایت و ضریب همزمانی یک و ضریب ِ اتصال صفر
پرده های فروهشته بر هر پُشته، و خلقی از درد تو کشته که چه رودیست این شراب ِ سرخ که سینه پر و خالی از نام تو میشود و سبو پر و خالی از یاد ِ تو...
خیالی از تو در من حاملهی ذهن است برای نافهایی که هرگز بریده نمیشوند، تا خیالی از تو در من زاده میشود را حکایتیست که هنوز.
خیالی از من در من حامله ی تو بود برای حکایت راههای موازی که رفته رفته به هم دور میشوندها را هنوز.
بی تعارف من یک واحد “هنوز” هستم هنوز.
و “هنوز” یعنی برای “آنچه نیامده های پشت بهار” دلخوش کردن ِ بی قرار
و بدین ترتیب من هنوز یک فقره “دلخوش ِ بیقرار” هستم
من یک “تو”ی ناخالصم با ضریب همگنی بینهایت و ضریب همزمانی یک، که تو مست شرابی و من خانه بر آب و “بر آب” یعنی من یک دلخوش بی قرارم با یک دستگاه انبر کلاغی برای گشایشهای موضعی...
با انگشت اشارت به اشاره های دور در مسیر رود که سبابه ی تو عجب سبابه ایست
سبابه هایی برای اثبات ِ اشارت ِ اتصال به کبریای کبیر، سبابه هایی برای مسیر ِ “ای متّهم” و سبابه هایی برای سوراخ ِ سد که خلقی خانه خراب و خلقی دگر بر آب، فریاد از پطروس ِ دل کباب که فروهشته بود و دل کشته.
مسطح ترین پشته های من برای فرود ِ آمپولهای شادمانی مهیا بود و من حامله ی درد تو، که از من بالا می رفتی و “می رفتی بالاها”یت را هنوز راه دارم، که راه به راه و راه از راه و راه در راه نور میشود زیر سایه ی کلاغهای ِ هنوز، قار قار.
هر رودی که دور میشود، نور می شود و من هنوز رون ِ مرغ را به چرخش ِ ۱۸۰ درجه ای نور ترجیح می دهم ! که من یک “تو”ی ناخالصم با ضریب ِ اتصال ِ صفر.
پ.ن. +
اگه یه بار خوندی نفهمیدی اشکالی نداره،دوباره سعی کن
هواشناسی ++
کاش سیستمی بود که آب و هوا رو تا دو سه سال دیگه پیش بینی می کرد! از فکر کردن بهش کلافه شدم! در هر حال امروز آسمان صاف و پاکه... سایه ی کوهی بر سرم باعث به وجود اومدن خنکی ای لذت بخش شده
:بعدا نوشت+++
تو یکی از پست هام نوشته بودم
«چقدر دنبال اون آدم،اونی که وجودش روحت رو تغذیه کنه گشتن سخته!»
ولی حالا می خوام اعتراف کنم! سخت نبود، فقط شاید استمرارش سخت باشه
اووووووول
بریم دوباره بخونیم!
حالا برو بخون دوباره بیا تا جایزه ات رو بدم!
اشکال از گیرندس یا فرستنده؟! هیچی نفهمیدم
اشکال از نویسنده اس گمونم
اااا تو پست قبل یادم رفت اسم بزارم
خودم فهمستیده بودم!
سطح نوشت از من خیلیییییییی بالاتره
ااااای بابا اتفاقا برعکسه! یه ذره ساده تر نگاش کنی می فهمیش
بعد 5 بار خوندن یه ذره فهمیدم چی نوشتی
جون ابجی؟؟؟
باز اسم یادم رفت!
من دوباره سعی کردم یک چیزهایی فهمیدم !
بزن کف قشنگه رو به افتخار خودم ...
آهااااا دست و بیا تو کارش به افتخار رها خودمون...
غزل وبشو حذف کرد سپیده
تو که نمیخوای بگی این نوشته باحالو خودت نوشتی؟
خیلی کیف داد..
ببین سپیده من دو سه بار خوندم بزام چیزی متوجه نشدم
عزیزم من سعی خودم رو کردم ولی چون زیاضیتم ضعیفه ابدا نفهمیدم
باشه اچکالی نداره!.... هییی
زیبا بود............
جدی؟؟ اصلا فهمیدی؟! عمرا...
این برای اینکه جوری بنویسی که با فهم من جور دربیاد
(یه بوس بزرگ)
جان خودم ساده اس... بهش ساده نیگا کنین می فهمین!
سلام

خونه جدید مبارک
سلام...
مرسی عزیز
تو که از من یکی توقع نداری اینو بفهمم ؟!
هوا شناسی دقیق بود
تو یکی رو نه والا...
تنکس اه لات
من تردید ندارم سرت به یه جایی خورده. اینا چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا این جوری شدی دختر؟ نکنه هنو تو اغمایی؟مثل همیشه چرا حرف نمی زنی؟ چت شده؟ گفتی داری بزرگ میشی، مگه هر یکی بزرگ بشه باید این جوری حرف بزنه؟ شدید معترضم
پاشخ بده!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
واااااااااااااااااااااااااااا چت شده تو؟!!!
نه به جااان خودم اینجوریایی که میگی نیست!
اعتراض وارد نیست
از این نوشته هات.. کاملا واضحه که یه خانوم مهندسی..
یاد نثرهای اون افتادم تو کتابای دبیرستان..
بعدم.. فوق العاده بود.. این چه جوری از ذهنت ییهو تراوش کرد آیا؟؟
جدی میگما..
(پرده های فروهشته بر هر پُشته، و خلقی از درد تو کشته )
سجع داشت.. یاد... اسمشو یادم رفت.. شیخ انصار بود کی بود!!
زیبا بود.. لذت بردیم..
اونایی ام که نفهمیدن مشکل در ریاضیات داشتن خواهر.. نویسنده ایراد که نداشت هیچ.. شاهکار آفرید..
به به به... در وا شد و گل اومد...
یعنی عاشقتم با این ذهن فعالت!
منم هی می گم ساده اس اینا باور نمی کنن! چقدر خوشحالم که درکش کردی! پشت همه اش یه رازی بود!
قربون دفاعیه از نوع نینایی برم دربست!
زود بیا پیشم دیگه.. من همش فکر میکنم از دستم ناراحتی..
حالا چراشم نمیدونم ها.. حسه دیگه!!
اومدم که گلم... به جون بچه ام!
اون حست اشتباه عسل خانوم! ما دوستون داریم فراووون
قربان شما برویم
مممممممممماچ
me too
موووووچ
راستش آبجی امروز حوصله ندارم بخونم
یه ذره اولشو خوندم دیدم نمیفهمم بیخیال شدم
کاش خودت بخونیش فایل صوتیشو بذاری ما گوش کنیم.
امظا راحت طلب
جان من راضی به زحمت نیستم... امری؟ فرمایشی؟!
اون انبر کلاغی برای گشایشهای موضعی رو برا توام باید بیارم
۲۰ ام شدم
خیلی حال میده
جایزه هم نمیخوام
نه جان من بیا جایزه ام بخواه؟!!!
من هیچی نفهمیدم که به کنار تازه یه مشکلی هم واسم پیش اومد

یک تقسیم بر صفر میشه تعریف نشده ها
یا من ریاضی تجدید شدم یا تو.
بیا یکیمون اعتراف کنیم طوری که من اون اعطراف کنندهه نباشم
ببین دستی دستی علم خودتو بردی زیر سوال...
بیا و اعتراف کن که هم ریاضی تجدید شدی هم ادبیات... ( اعطراف؟؟؟؟)
خیلی باحال بود پستت... کلی خندیدم!!!
جدی؟
واییی سپی!

من همین جوریشم گیج میزنم!!
این دیگه چیه !!!
:دی
بی حیا؟؟؟
جان ما بیخیال... این یه پست ساده ی یه کم پیچ دار بود...
هنوز برای دوره کردن جا دارم با اون تشبیهاتت حالا حالاها سر کاریم
منم حالا حالاها میزارم بمونه که شوما هی بیاین دوره کنین!
میگم زن دادا رشته ات چی بوده؟؟؟؟
چطور مگه؟
یه اعترافم که درست بود اون دومی رو هم من ننوشتم
یک بر صفر تعریف نشدهههههههههههههههههست باور کن
آره خوب.... خوبه اینجا مثل بلاگفا نیست بشه پیاما رو دستکاری کرد... خودت نوشته بودی... قبول کن تا تو پاچه ات نکردم!
حالا اینقدر بگو تا به خودمم بقبولونی... آبجی می شه بینهایت!
خواستی برات کلاس ریاضی میذارم!!!
متن بالا رو خعلی الکترونیکی نوشتی.
نسبت سیگنال به نویزم رفت بالا.
اوه اوه...
حالا رو کول چه موجی نشستی؟؟؟
پیچش اندکی زیاد بود ولی!!! :دی
جان خودم خوب می خوندی می فهمیدی... هیییی
یک اصطلاحی هست که میگوید خوشی زده زیر دلت!! :دی
شایدم....
ما به دلیل همین بی استعدادیمان در ریاضی تجربی را برگذیدیم

این اصطلاحاتی که گفتید به زبان شیرین فارسی یعنی چه؟؟؟
در کل جالب بود....شیوه ی نوین اس کردن خواننده.
استقبال می کنیم همی!
سر نزنید به ما؟!!
ای بابا... نه جون تو اینطورام نیست...
من که میام همیشه!!!
آخه همه اش از ریاضی می حرفی گفتم نکنه میخوای رشته تو بکشی به رخمون!
نه جون سایه!
مگه خودت رشته ات چیه؟
نه خیرم من نبودم

اون که تو میگی با لیمیت میشه بی نهایت ولی همینجوری میشه تعریف نشده
آااااای ای هو الناس.... یکی بیاد به داد من برسه... ۱۶ سال تحصیلمون رفت زیر سوال...
هی برا خودت مینویسی خب نمیگی من کجا نظر بدم خب من دلم میخواد نظر بدم نظرمم اینه
قربون نظرت برم مریمی...
ریاضی!
خو پَ دیگه چی میگی؟؟!!! خودت که ریاضی...
آمدیم . . .
کاش دست پر اومده بودی...
بحث رشته شد گفتم یه کم از خودمان تعریف کنیم
ما رشته مان آشی است .
از نوع مرغوب .
از همانها که دم افطاری آش رشته باهاش درست میکنن.
اما گفتم آش یاد عمه افتادم .
آخر یک زمانی میگفتند :
رشتت آشیه عمت لاش... ولش کن اصن ما به عمه چی کار داریم . ماه رمضونی غیبت هم میشه .خداوند همه عمه های عالم را از شر فحش های پشت سرشان ایمن نگه دارد .
بیچاره اونایی که عمه میشن
ما که بلاخره نفمیدیم این رشته ی آشی شوما چی بود دادا...
هووووووو خودمم عمه می شماااا... ولی فکر کنم عمه خوبی بشم!
سلام سلام




بلاخره من اومدم!!!
من با یه بار خوندن فهمیدم و درک کردم!
سبک نوشته خیلی شبیه آهنگای نامجو بود ... مشخصه زیاد گوش میدی
باید بهت بگم همیشه تغییر وجود داره، پس مخرج میتونه به سمت یک میل کنه و حتی اگه براکتی عمل کنی مخرج خودِ خودِ 1 میشه!
مشکل اصلی تازه الان پیش میاد و هیچ علم و منطقی قادر به تشریح این کسر نمیشه، چراکه تقسیم 1 بر 1 شده 2 !!!
و اما استمرار یا بهتره بگیم انتظار ...
شیرین هایی رو مشناسم که مدتهاست بخاط فرهادها انتظار کشیده اندو می کشند. نمونه ی بارزش مادرم که 5 سال تموم انتظار پدر رو کشید تا از جنگ برگرده، همیشه شنیده ام که میگن لذتی که در فراق هست در وصال نیست و خدا چه زیبا در قرآن ابتدا شنیدن را سرود و سپس دیدن را!
به به
)
سلام سلام بر دادا خودمون...
خدایی حال کردم! معلوم شد داداشی خودمونی... فدایی دارین فراوون با این ذهن فعال...
.
.
.
و انتظار مثل یه تصاعد صعودی ذره ذره وجودمو آروم آروم فرا میگیره...
( می گمااا می ترسم از لذت بسیار فراق دیگه به وصال فکر نکنم اونوقت...
برای پست بالایی:

تا اونجایی که میدونم حالت نمودار سینوس عین جمله ی بعد هر سختی آسونیه بوده (یا برعکس) بوده. گاهی مثبت، گاهی منفی!
ولی چیزی که تو این نمودار مهمه اینه که تا ابد به حرکت خودش ادامه میده، شاید آدما گاهی بیان لاندا دوم، لاندا چهارم یا شاید کمترش رو در نظر بگیرند؛ بیان و بین پی دوم یا چهارم محدودش کنند ولی مهم اینه که سینوس تا ابد با طول موج لاندا و 2کا پی دوم که اوج کارش هست حرکت میکنه به راهش ادامه میده و از همه ی اینا مهم تر اینه که همیشه بین 1 و1- در نوسانه!!!
به به ... بحث علمی می کنی دادا؟؟؟
بله... متوجه هستیم و بیشتر از خودمون تو عمرمون موج سینوسی دیدیم...
من فقط از حالت میرا می ترسم وقی که اینقدر نوسانات کم می شه که رو محور x ها به صفر نزدیک می شه...
چی شده دخمل.؟؟
چی چی شد؟
حالا فکر کردی غیرفعال میکنی پست بالارو.. ما نمیایم نظر بدیم؟؟؟؟؟؟؟
هوووووم
من هنوز یک توی ناخالصم با ضریب اتصال صفر!!!





میدوسیم این جمله را بسیار!!!...خواهری آمدیم با شوما خداحافظی بنماییم....چند روز نیستیم....میرویم جایی و کار داریم بس فراوان...
اما پس از بازگشت غرور آفرینمان تمام آپ هایتان را خواهیم خواند...! دوستتان داریم هوارتا از این جا تاااااااااااا همون جااا!
مووووووووووووچ!
مرسی عزیزم... ما همچنان منتظر بازگشت غرور آفرینتون می مونیم...
مووووووچ
مهدی رووووووو



صدهزار مرتبه شکر رفتم تجربی
چرا؟؟؟ ریاضی به این خوبی...