ارزش من بیشتره یا ٪باک٪رگی٪


دیروز تو لینک های پیشنهادی کافه چی به مطلبی برخوردم که یه نقل قول بود از امام جمعه اصفهان که گفته بود:

74 درصد دختران ایرانی باکره به خانه بخت نمی روند!!!!!!

به راست و دروغ این حرفا و آمار کاری ندارم چون من و شما می دونیم قضیه چیه ولی به قول عالی پیام :

گرچه با این حرفها شیخ کبیر... آبروی شیخ ها را می بری...

لیک ممنونم برای طنز ما...دم به دم مضمون نو می پروری...

و یه مَثل هم هست که میگه: ملا شدن چه آسان،آدم شدن چه مشکل!!… ولی من اصلا الان نه طنز می خوام بگم نه حرفام شوخیه... دیگه کلافه شدم بس که راه رفتن و خوابین و بیدار شدن یه چرتی به ما ( منظورم خانوما هستش ) نسبت دادن...

افصح المتکلمین سعدی بزرگ در مجموعه مواعظ خود غزلی داره که تکلیف خیلی چیزها و خیلی آدمها و عقیده ها و… را روشن میکنه 

تن آدمی شریف است به جان آدمیت – نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی – چه میان نقش و دیوار و میان آدمیت
به حقیقت”آدمی” باش وگرنه مرغ باشد – که همین سخن بگوید به زبان آدمیت
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند – بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت

به این ترتیب وقتی گفته میشه فلانی جوونه،پیره یا اهل حق،یا نه درویش و صد جور از این صفتها،همه ی اینها زیر مجموغه ی آدم بودن،انسان بودن و تلاش کردن برای رسیدن به انسان کامله.. مگه غیر از اینه!!!!

و مخلص کلام اینکه: در واقعیت در پرتو آدم بودنه که همه چیز معنا پیدا میکند ولی توو جامعه و فرهنگ اسلامی-ایرانی برای دختران ٪باک٪رگی٪ و ب%کارت و ... نشان دهنده ی اینکه فلان دختر از نظر &&س%ک%س&& کمتر بهره برداری شده که همین خود اگر چه به نظره عوام،پدر مادرها ی سنتی-مذهبی و انسانهای متعصب میتونه امتیاز و ارزش باشه.ولی از نظر من و اونایی که زیر و بم احساسات،عواطف رو میشناسن و دوست دارن هر کار و عملی را درست انجام دهند و از هر چیزی بهره کامل و کافی را ببرند،”نه تنها ب%کارت و ٪باک٪رگی٪ امتیاز و ارزش نیست بلکه یک کمبود و عدم رشد کافی هم به شمارمیاد” !
عوام الناس برای انتخاب زن جمله ای دارن  شنیدنی ،میگن: اگر به غذا اهمیت میدهی،زن تبریزی و ترک را انتخاب کن؛ اگر به آداب و معاشرت،زن ژاپنی؛ اگر اهل شب نشینی در جهنم و منقل و دود و بساط و غیره هستی،زن کرمانی؛ و اگر هم اهل رختخواب و هم بستری هستی،با زنی تن فروش ازدواج کن ! :-<
این جمله اگر چه یه شوخی بیشتر نیست،اما حقیقت بسیار تلخی را در بر دارد. طبیعیه که یک زن تن فروش در بستر به مراتب موفق تر از دختری آفتاب مهتاب ندیده است که با%کر%ه هم هست.نتیجه گیری اینکه ارزش و امتیاز رو نیاییم به پست ترین نقطه ی بدن تعریف کنیم…دیدمون رو باز کنیم و از نظر لذت و زیبایی تعریف کنیم….
همه چیز در این دنیا نسبیه و بستگی به این داره که چی میخوایم؟چه میکنیم؟و در کجای تاریخ و جامعه ایستادیم؟!! وگرنه همه ی این حرفها،فقط میتونه حرف باشه...
  

 

+پ.ن. 

ندارد... چون اعصاب نداریم !!

 

++هواشناسی 

هوا بد وخیم و تگری هستش... سرتو بدزد که یه وقت دونه های تگرگ نزنه ناکارش کنه...

 

اینم برای اونایی که حوصله نداشتن برن اون سایته: 

 


" امام جمعه اصفهان گفته است 74درصد دختران ما باکره نیستند! پیام آور از

ایشان میپرسد: شما این آمار را از کجا آوردید؟ آمار مربوط به اصفهان است

و یا کل کشور؟ امام جمعه میفرماید: من با این وضع فساد و فحشا حدسی گفتم،

البته آقایانی هم که اطلاع دارند و نزد من میآیند تائید کرده اند ......"
 


الا ای شیخ جویای بکارت

 

به لای پای دخترها چه کارت؟
 

تو فرمودی بکارت ها که پاره ست
 

دقیقاً درصدش هفتاد و چار است
 

ببینم از کجا آوردی آمار؟
 

ز جمع آشنایان یا ز اغیار
 

شمارش را به دیگر کس سپردی
 

و یا خود رفتی از داخل شمردی؟ !
 

تو از هرکس که ارقامش شنفتی
 

چرا زان بیست و شش درصد نگفتی
 

نگفتی بیست و شش درصد بکارت
 

نشان باشد ز انواع اسارت
 

گروهی باکره، از سکس دورند
 

کزین بابت گرفتار غرورند
 

گروهی ترس خورده، صاف و ساده
 

اسیر انجماد خانواده
 

گروهی پای بند دین و مذهب
 

به شدت باکره ، اما معذب !
 

شما که دختری را سن نُه سال
 

به شوهر میدهی راضی و خوشحال
 

چرا خواهی اگر شوهر نکرده
 

شود چل ساله ، سالم مانده پرده؟
 

بیا و دست بردار از حقارت
 

نچسب ای شیخ نادان بر بکارت
 

 مال دوران های دور است
 

به زن های جوان تحمیل زور است
 

بکارت نیست معیار نجابت
 

نجابت را چه بشناسد جنابت !
 

نجابت، شیخ نادان، پرده ای نیست
 

به اینکه داده ای یا کرده ای نیست
 

نجابت چیست؟ حق کس نخوردن
 

بکارت چیست؟ مال کس نبردن
 

نه بین مردمان اخلاق و عصمت
 

به میزان بکارت گشته قسمت
 

فریب مردمان، ضد عفاف است
 

نه آن کاری که در زیر لحاف است
 

که هر آمیزشی قبل از عروسی
 

بود یک مطلب خیلی خصوصی 

 

 مبر سر را درون بستر خلق
 

که بینی گوزشان را تا ته حلق
 

خودت شام زفاف ای شیخ بد ذات
 

بکارت داشتی ارواح بابات؟ 

 

 تو با آن حجت الاسلام فاکر
 

چگونه میتوانی بود باکر؟
 

برای تو کسی پرونده هم ساخت
 

و یا بر پشت و پیشت کنتور انداخت؟
 

( در کون شما کنتور اگر بود
 

سر یکهفته کنتور هم دمر بود
 

اگر یک روز باشی توی حوزه
 

بواسیرت بچسبد زیر لوزه )
 

تو هم حالا به این حد از جسارت
 

ز دخترها طلب داری بکارت؟
 

چه میفهمی تو قانون طبیعت
 

که میآئی ز مادون طبیعت 

 

 چه دخترهای نوزادی که گه گاه
 

ندارند این بکارت را به همراه
 

به آنها چون خدا پرده نداده
 

شوند البته که بی پرده زاده
 

ترا گر اعتراضی هست حالا
 

بگو با حضرت باریتعالی
 

که ای پروردگار پاک عالم
 

چرا پرده ندادی خاک عالم !
 

امام ِ جمعه آ! بر خویش رحمی
 

بکن کاری که یک قدری بفهمی !
 

بدن ها فرق دارد با بدن ها
 

خصوصاً مال دخترها و زن ها
 

همه یک شکل و جور و قالبی نیست
 

نمی فهمی؟ زن است این، طالبی نیست
 

یکی را پرده باشد نازک و ُترد
 

شود زائل اگر یک ضربه ای خورد
 

یکی را پرده کشدار و غشائی است
 

مثال شخص آقا ارتجاعی است 

 

 که تا وقتی که آن بانو نزاید
 

از آن یک قطره هم خون در نیاید
 

یکی هنگام ورزش داده از دست
 

یکی تا آخرش همراه او هست
 

تو آمار از کجا کردی فراهم
 

بیا یکخرده آگه کن مرا هم
 

من اینها را که گفتم مستند بود
 

قوانین ازل بود و ابد بود
 

ندارد حرف من ردخُور ز قرصی
 

ولی تو باید از دکتر بپرسی
 

که او بی پرده تر از پرده گوید
 

برایت واضح و گسترده گوید
 

***
امام ِ جمعه آ، یک چیز دیگر
 

نمیدانی، نمیفهمی، مکرر !
 

اگر شد پرده ای هرگونه پاره
 

تجارت، کرده پیدا راه چاره
 

بدوزد پرده را نرس و پرستار
 

خدایا زین معما پرده بردار ! 

 

 ) بکارت را ز مریم باید آموخت
 

که بعد از زایمان هم میتوان دوخت (
 

بکارت چیست قفل حفظ ناموس؟
 

نجابت در پس اش محفوظ و محبوس؟ 

 

 اگر داری دلارش یا ریالش
 

بزن آن را بخیّه، بی خیالش ! 

 

تجارت، میکند حفظ بکارت
 

بود ناموس ها دست تجارت
 

اگر دارای ناموسی از این راه
 

به بی ناموسی ات صد بارک الله
 

امام ِ جمعه آ ! قدری حیا کن
 

دکانی دیگری این جمعه وا کن
 

مناسبتر ُپرش کن این دکان را
 

که بشناسی همه اجناس آن را
 

فوراگزامپل دکان بول و غایط
 

بخور آنقدر تا جانت درآی

نظرات 29 + ارسال نظر
محمد کامران دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 http://cinemafestival.blogsky.com

سلام.
زیباترین نام وبلاگ مال توست.
بهت تبریک میکم.

کلی خاطرات با این دیالوگ سرشار از عطر و رایحه بهاری دارم.

خیلی خوشحال میشم باهات صحبت کنم زیرا ایمان دارم با بقیه متفاوتی.
این شماره منه.۰۹۳۷۸۰۶۸۱۸۳

بییییییییییییشششیییییییییین بیییینیییییم باااااااااااااااااا

من اینجا کلی دوواش گردن کلفت دارم!!! سایه تو ببینن با تیر زدن

غزل دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:12 http://www.calm.blogsky.com

به نام خدایی که زن آفرید / حکیمانه امثال ِ من آفرید

خدایی که اول تو را از لجن / و بعداً مرا از لجن آفرید !

برای من انواع گیسو و موی / برای تو قدری چمن آفرید !

مرا شکل طاووس کرد و تورا / شبیه بز و کرگدن آفرید !

به نام خدایی که اعجاز کرد / مرا مثل آهو ختن آفرید

تورا روز اول به همراه من / رها در بهشت عدن آفرید

ولی بعداً آمد و از روی لطف / مرا بی کس و بی وطن آفرید

خدایی که زیر سبیل شما / بلندگو به جای دهن آفرید !

وزیر و وکیل و رئیس ات نمود / مرا خانه داری خفن آفرید

برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب / شراره ، پری ، نسترن آفرید

برای من اما فقط یک نفر / براد پیت من را حَسَنْ آفرید !

برایم لباس عروسی کشید / و عمری مرا در کفن آفرید


غزل دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 http://www.calm.blogsky.com

ببخشید تیکه آخرشو یادم رفت: به نام خدایی که سهم تو را / مساوی تر از سهم من آفرید!!!!

وااااااااااااااای غزلک ایول خیلی باهاااااال بود....

ماهی دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:25

مطلب قشنگ و جالبی بود .

الان زمونه عوض شده همون طور که خودت هم گفتی ارزشها چیزای دیگه شده . میشه به جرأت گفت که عقل بعضی از افراد به جای اینکه تو سرشون باشه اونجاشونه ...


اوه اوه ... وقتی که ماهی بحث فلسفی می کند....

باهات موافقم... خدا انگار برا خشک شدن کله پا گذاشته بوده شون...

عقلا افتاده پایین

بوف دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 http://boof.blogsky.com

یارو سریع شماره داده مشاوره بده
خیلی باحال بود...چه فکری میکنن ملت آخه
در ضمن اهم اهم

واااالا... می بینی توروخدا...؟؟؟
یارو معلوم نیست مشاور چه نوع فیلمی هستش؟ از اونایی فکر کنم!!!

این اهم اهم یعنی چی اونوقت؟؟؟ مشکوک بود!!!

رها دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:32 http://rozegaresyah.blogfa.com/

گفتن نداره که من کلا با این قضیه واقعا مشکل دارم و ظلم بزرگی به خانومها میدونم ...
بعد میگند چرا از اسلام بدت میاد ...
خوش باشی ...

این مشکل همه ماست... کوته فکری آدمای اطرافمون...

Smile To Me دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 http://www.xyz.blogsky.com

سلام سلام

اولندش به اون نفر اول بگو اگه دستم بهش برسه خشتکشو میکشم رو سرش!

دویومندش اصلا خودتو نارحت نکن. آدم اگه آدم باشه عشقشو برا یه پرده بکارت خراب نمی کنه!

سیومندش آقایونم خیلی تقصیر ندارن چون از بچهگی یه سری شعروغزل این سبکی کردن تو مخشون ... ایشالا درست می شن!

چارمندش آماری که اون شیخه اعلام کرده ماله اهله منزلش بوده احتمالا از هر زن سیقه ای ۴ یا ۵ تا توله (بلا نسبت وجود شریف آبجی) پس انداخته که ۷۴ ٪ مورد دار شدن!

سپید جونی خودتو نارحت نکن ... سخت ترین کار دنیا متقاعد کردن آدمای احمقه!

قربون داداش مهربونم برم من...

خوشحالم که اینقدر آدمای اطرافم روشنفکر و بلند اندیشن...

ممنون داداش جونی... مرسی هم از حمایتت...

دوستون داریم هوارتا...

علیرضا دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 13:40 http://sib1358.blogfa.com/

هرزه بودن به داشتن یا نداشتن بکارت نیست
اگه راهی برای تشخیص بکارت مردا هم پیدا میشد دیگه انقدر فشار روتون نبود چون رطب خورده علنی غلط زیادی میکنه منع رطب کنه!

آااای گفتی... آااااای گفتی....

اون راهه که گفتی به نظرم داره پیدا می شه!!! یه چیزایی در موردش شنیدم!!!

سایه دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 13:40

من خیال دارم ناباکره برم خونه بخت اون شیخل اعتراضی داره؟؟
آخه به اون چه زندگیه خودمونه !!!!
بعدشم اون بره خودشو جمع و جور کنه که این همه تهمت پشت سرشه!

حالا تو برو خونه بخت! باکره یا ناکره فرقی نمی کنه!!!!

دختر باران دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 14:46 http://parizadmylove.blogfa.com

شعر را باید دید ... و دل شاعر را ... شعرها خواندنی اند. [لبخند][گل]
منتظر حضور گرمت به دل باران زده ام هستم .........

me دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 15:48

che hali mide ba gushi nazar gozashtan...

yep....

ونوس دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 18:20 http://www.venoossss.blogfa.com

داشتن یا نداشتن ب کا رت به نظرم به هیچ کی مربوط نمیشه ُمثه اینه که از یه نفر بپرسیم تو چرا دماغتو عمل کردی خوب میزنه تو دهنتو میگه به تو چه ماله خودمه!حالا در مورد اون قضیه ماشالا هزار ماشالا برای عناصر ذکور که کنتور نمیندازه این نسوان بینوا هستن که باید جواب پس بدن.پست خیلی خوبی بود.

والا... یکی نیست بهش بگه به توچه مرتیکه...(....)

ونووسی داره یه راهی برا کنتور انداختن آقایون پیدا میشه!!! بزا همه گیر و متعارف بشه اونوقت خودم رسما مورد عنایت قرارشون می دم!!!!

mickey mouse دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 18:31 http://mickeymouse.blogfa.com

سلام
خوبی؟
بالاخره آپیدم
وقت کردی بسر
بای

نسیم دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 20:30 http://greensky86.blogfa.com/

از شعر غزل عزیز بسیار کیفور شدیم! با اینکه میگن شنیدن حقیقت تلخه ... اما اینبار شیرین بود.
میدونی ما خودمونیم که برای خودمون محدودیت قایل میشیم و اجازه میدیم هر احمقی هر چرندی که خواست بگه! ( البته ببخشید )
به هرحال باید یک نسل از نظر اعصاب! فنا بشن تا نسل بدی در آسایش باشه.
مثل جریان از بین رفتن تابوی ب ک ا ر ت در انگلیس.

آره واقعا جالب بود و شیرین!!!

واقعا موافقم!!! و چقدر کیفور شدم که اطرافیانم اینقدر روشنفکر هستن

علیرضا دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 20:37 http://dozakhi.tanha.blogfa.com

سلام .
نمی دونم واقعا واسه اینجور آدما باید تاسف خورد یا خودمون که زندگیمون دست ایناس.
مقیاس خیلی خوبی پیدا کردن واسه سنجش انسانیت.!!!!!!

فکر کنم بیشتر به حال خودمون!!!

بی حیا سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 00:21 http://bi-haya.persianblog.ir/

افصح المتکلمین

خیلی خوشم آمد ازین!!! :دی

me too

بی حیا سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 00:24 http://bi-haya.persianblog.ir/

انقدر طرز فکرها کوتاه است انقدر کوتاه است که من حاضرم این باکره بودن را تا آخر عمر داشته باشم اما یک ذره دید عموم روشن شود نسبت به خیلی از مسائل پیش و پا افتاده!!!
این جماعت هنوز درگیرند سر قضیه ی دوستی پسر و دختر!!!!!!

حالا توام کوتاه بیا... نمبخواد تا آخر عمر خودتو باکره نگه داری به خاطر این ملت!!!

سعید سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:18 http://bighararan.blogsky.com

سلام
خوفی یا بهتری؟
خوشمان آمد از وبتان
هانی
اگه دوست داشتی بیا پیش ما لینک بده بستون کنیم
منتظر حضور سبزتان
پسر بلا

پاپلی سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:25 http://my-silenus.blogfa.com/

زیاد خودتو با این چیزا درگیر نکن
بکا%رت ماله زمانی بود که مارو9 ساله شوهر میدادن و مردا رو 15 سالگی زن!
این طبیعت انسانه چرا باید انکارش کنیم؟
من هم مثه رها بخاطر این حرفای احمقانه از اسلام متنفرم!
کاش یه روز بیاد که این بحثا حل شده باشن و ما نجابت و مهر و همه و همه چیزهای خوب رو تو بکا%رت نبینیم!

من خودم درگیر این چیزا نمی کنم به خدا... اینان که هی خودشون رو درگیر من می کنن!!!

منم منتظر اون روز هستم!!!

بوف سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:04 http://boof.blogsky.com


kooooooooooooooooooojay?

اینجاااایم....

امیرحسین سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 14:11 http://sillyshovel.blogfa.com

سلام اره اینو خونده بودم

امیرحسین سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 14:16 http://sillyshovel.blogfa.com

می خوام نظرمو خصوصی بگم. چی کار کنم ؟

haminja dorost shod amiri, nazareto bezar ta taid nashe neshun nemide.

اورمزد سه‌شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 20:00 http://medadam.blogfa.com

حرف حق زدی

yep!!!

ایستاده با شات گان چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:26 http://hichx.blogfa.com

جیدن واقعا؟
همینه دیگه . با وجود همچین آدمایی و مضافا اونایی که میرن میشینن پای منبر این آدما وضع ما از این بهتر نمیشه .
شرط میبندم این یارو نه معنی ۷۴ میفهمه
نه معنی در صد.

maybe

شاسکول چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:15 http://onecrazyman.blogfa.com

واسه چی اومدی از بلاگفا؟
حیف آرشیو آدم نیست؟
من که آرشیو نوشته هام و کامنت های بچه ها برام خیلی مهمه
میدونی من همیشه نظراتم غیر متعارفه
ولی در مورد باکره گی
من اگر "امروز" می خواستم ازدواج کنم
هرگز با دختری که باکره باشه ازدواج نمیکردم
تنها ارفاقی که میتونم بکنم اینه که اون دختر باکره، باید اونقدر ذهنش باز باشه که پیش از ازدواج، با خودم بخوابه
من از هر چی سنته توی دنیا حالم بهم میخوره

بلاگفام هنوز ژا برجاست چون همون جور که گفتی آرشیومو و نظرات دوستام برام خیلی مهمه... ولی دیگه داشت کلافه ام می کرد!!! فکر اینکه یه روز سرورشون دوباره قاطی کنه و اساسا همه چیز از بین بره کلافه ام می کرد!!! این شد که کوچ کردیم!!!

نظر جالبی در مورد باکره گی دادی... حالا نه به اون شدت که تو میگی... ولی الان دیگه اصلا نداشتن به پوست نازک به درد نخور تو دنیای ما اصلا غیر متعارف نیست که توو کشور ما هست!!! اینم از بدبختی....

شاسکول چهارشنبه 6 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:26 http://onecrazyman.blogfa.com

و . . . در پاسخ سوالت
سپیده به نظر من چنین مردی _مرد توی داستانم_ وجود خارجی نداره
به نظر من محاله هیچ مردی اونجا که برسه بتونه خودداری کنه
(گر چه دلیلی هم نمی بینم این کار رو بکنه، زنها هم اگر خودداری می کنند _که اکثرا می کنند_ کارشون کاملا غیر منطقیه)

آره این کاملا مشخصه!!! گفته بودم شاید مردی وجود داشته باشه که تا پشت در شبیه شخصیت داستانت باشه ولی وقتی در باز می شه و وارد اتاق می شه انگار رها می شه از هرچیز و هرکسی که قبلا وجود داشته! می شه یه آدم دیگه که براش چیزی جز اون لحظه و اون یه نفر مهم نیست!!!

d شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:47

alan to bakereiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii ?

sima شنبه 9 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:50

in yarooo kamrane ham ke donbale ye tike migarde umade inja shomare gozashte

شهاب سه‌شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 20:04 http://elyod.blogfa.com

سلام
خوبی؟
اولا تبریک میگم بخاطر وبلاگ جالبتون

حالا آمار اون آقا درست یا غلط که فکرکنم کمتر از اینهاست.
اما به هر حال باید توجه داشت که پرورردگارما چیزی بی حکمت نمی آفریند!
میدانم افراد زیادی بعد از من این انتقاد راخوانده و بر من خرده گیرند اما به قول دکتر شریعتی : اگر قادر نیستی خود را بالا ببری.همانند سیبی باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری !
مرا ببخشید دوستان اما خودتان را جای من ها بگذارید هرچند که میدانم سخت است! شما راضی میشویدبرای برادرتان دختری را بگیرید که باکره نیست و شاید با بیش از چندین نفر خوابیده باشد؟
ببخشید از اینکه انتقادم طولانی شد.
در ضمن خوشحال میشم به وبلاگم سری زنید اما با احتیاط که سرتان نشکند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد